جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

خودم را جا گذاشته ام كنار دري…

من و اين خانه بعد از تو هيچ كس را به خود راه نداده ايم

خودم را جا گذاشته ام
كنار دري
كه آن سويش جدايي منتظر بود
تا تو را براي هميشه از من بگيرد
حالا
سال هاست كه از خودم مي پرسم
چرا در لحظه هاي آخر بغض گلويم را گرفت
تا نتوانم بگويم : نرو …
اين جاده ها از تو گمشده مي سازند …
نه مسافر
اگر هنوز حرف هايم را مي شناسي
هر كجا اين شعر را ديدي
همراه او بيا
من و اين خانه
بعد از تو هيچ كس را به خود راه نداده ايم

ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯾﺴﺖ…

ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯾﺴﺖ...

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ!!!
ﻭﻟﯽ ﮔﺎﻫـــــــﯽ…
ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯾﺴﺖ…
ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ…
ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ…
ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺵ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﯽ…
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ…
ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ اﻣﺎ…
ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺟﺎﯾﺰ “ﻧﯿﺴــﺖ”
ﻭ ﺍﯾﻦ “ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ”…
ﻫﻤﺎﻥ”ﺁﺭﺯﻭ”ﻭ ﯾﺎ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ “ﺍﺷﺘﺒـــــــﺎﻩ” ﺍﺳﺖ…
ﭼﻮﻥ”اﻭ” ﻣﺎﻝ ﺗﻮ “ﻧﯿﺴــــت..