جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم…

سیمین بهبهانی

ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم
زخمه بر تار دلم زن که در آری به خروشم…
من زمین گیر گیاهم، تو سبک سیر نسیمی
که به زنجیر وفایت نکشم هرچه بکوشم…
تو و آن الفت دیرین ،من و این بوسه شیرین
به خدا باده پرستی ، به خدا باده فروشم.

سیمین بهبهانی

فسیلِ پنج انگشت…

مردی از قرن‌ها قبل بر موی زنی در قرن‌ها بعد دست می‌کشد.

فسیلِ پنج انگشت
افتاده بر فسیلِ گیسوانی آشفته
افتاده بر دیواره‌ی غار،
انگار
مردی از قرن‌ها قبل
بر موی زنی در قرن‌ها بعد دست می‌کشد.
.
گروس عبدالملکیان

روزهایت گره خورده است….

بیهودگی احساس در لحظه های دلتنگی پایان تمام تلاش دوست داشتن ها ست

روزهایت گره خورده است
گره گور!
وقتی بخت این روزهای شوم،
با تقویم های بی حوصله می آمیزد
این نحسی سیزده را کجا در میکنی؟
گره بزن!
زمین و زمان را ،فضا و قضا را
که میان فاصله ها پر نمی شود
با هیچ عاشقانه ای!
و دوستت دارم ها
لحظه های نفس کشیدن خواستن را
میان کوچه های علاقه
سوت و کور می نشیند!
بیهودگی احساس در لحظه های دلتنگی
پایان تمام تلاش دوست داشتن ها ست.

جهنم همان زندگی اجباری با احمق های اطرافه…

سارتر

پس جهنم اینه، هرگز به این شکل درباره ش فکر نمی کردم. یادتون هست: گوگرد، آتیش، سیخ …
آه! چه حرفهای مضحکی سالها در مغزمان فرو کردند. احتیاجی به سیخ نیست. حالا فهمیدم:
جهنم همان زندگی اجباری با احمق های اطرافه!

 سارتر

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند …

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند

بگـــذار آغوشم بـــرای همیشه یخ بـــزند . . .
نمی خواهم کـــسی شـــال گردن اضافی اش را دور گـــردن احســـاسم بیاندازد