نه برای دیگران ، نه به خاطر چیزی ، برقص ، فقط به خاطر رقص ؛ بخوان ، فقط برای آواز ؛
آن گاه سرتا پای زندگیات ملکوتی می شود ،
و فقط در این حالت است که همه چیز رنگ نیایش به خود میگیرد .
این گونه زیستن ، آزاد بودن است….
اوشو
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی
همت کن و بگو ماهیها
حوضشان بیآب است …
سهراب سپهرى
آه اگر آزادی سرودی می خواند کوچک همچون گلوگاه پرنده ای هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند سالیان بسیاری نمی بایست دریافتی را که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است …
شاملو
همیشه نباید حرف زد
گاه باید سکوت کرد
حرف دل که گفتنی نیست !
باید آدمش باشد
کسی که با یک نگاه کردن به چشمت
تا ته بغضت را بفهمد …
چارلی چاپلین
متــــــــــرسک دلتنگ کلاغ شد
وقتی که دید تنها همدش
همان کلاغیست که هر روز صبح
روی سرش می نشیند و نوک می زند …