داشتم از این شهر می رفتم صدایم کردی جا ماندم از کشتی ای که رفت و غرق شد البته این فقط می تواند یک قصه باشد در این شهر دود و آهن دریا کجا بود که من بخواهم سوار کشتی شوم و تو صدایم کنی فقط می خواهم بگویم تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی رسول یونان