جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

من تکه‌تکه از دست رفتم…

من تکه‌تکه از دست رفتم

من
تکه‌تکه از دست رفتم؛
در روز روزِ زندگی‌ام…

حسین پناهی

عشق میرفت به بام ملکوت _سهراب سپهری

سهراب

چیـزها دیـدم در روی زمین :

کـودکـی دیـ ـدم، ماه را بـو می کـرد !

قفـسی بـی در دیـدم کـ ـه در آن، روشنی پرپر میــزد

نردبانـی که از آن، “عشق” میـرفت بـه بــام ملکـوت ….

سهراب سپهری

تعبیر دل تنگی هایم _حسین پناهی

چتر

کفش، ابتکار پرسه های من بود !
و چتر، ابداع بی سامانی هایم !
هندسه، شطرنج سکوت من بود!
و رنگ، تعبیر دل تنگی هایم !

حسین پناهی

دو استکان چای داغ_حسین پناهی

چای

و رســالت مــن ايـن خـواهد بــود

تـا دو استـکان چـــاي ِ داغ را

از ميـــان ِ دويست جنـــگ ِ خونين

بـه سـلامت بـگذرانم

تـا در شبـي بــاراني

آن هـــا را

چشـــم در چشـــم ِ هـم نـوش کنيــم

حسيـــــن پنـاهي…

کسي را دوست دارم_ حسین پناهی

ديگر حتي فرصت دروغ هم برايم باقي نمانده است
وگرنه چشمانم را مي بستم
و به آوازي گوش مي دادم
که در آن دلي مي خواند
من تو را
او را
کسي را دوست دارم

حسين پناهي