زمستان از نیمه گذشته وُ خبری از آن برف نیست… پس من کجا گم شوم؟ چگونه؟قرار بود برفى بيايد و مرا با خود ببرد… قرار بود برفى بيايد و من چترم را بردارم بزنم به برف تکه های روحم را با آن ببارم و گم شوم…