که می خواهم با چشم هام نگهش دارم…
از سر عادت نیست
که وقتی می روی
تا دم در همراهی ات می کنم
و بعد تا آخرین چشم انداز
تا جایی که سر می چرخانی لبخند می زنی
مبهوت راه رفتنت می شوم باز
آخر
چیزی از دلم کنده می شود
که می خواهم با چشم هام نگهش دارم
لعنت به رفتنت
که قشنگ می روی
از سر عادت نیست
که هیچ وقت باهات خداحافظی نمی کنم
عشق من !
رفتنت
همیشه یعنی برگشتن
از سر عادت نیست
که وقتی برمی گردی
حتا موهای سرم می خندد
هیچ چیزی دل انگیزتر از برگشتنت نیست
نارنجی !
تو که نمی دانی
وقتی بر می گردی
دنیا پشت سرت بی رنگ می شود .
عباس معروفی
کسی که وامدارِ تمامِ خوابهای نرفته است
آه محبوبِ بی رحمِ من !!!
کسی تو را دوست دارد
که شعر را برای از تو گفتن دوست دارد
و گل را برای از تو گفتن
و آبی آسمان را برای از تو گفتن
کسی که وامدارِ تمامِ خوابهای نرفته است
تا خیالِ سرزده ی تو را
با وسواسِ یک عاشق دیوانه
به خلوتِ روزگارش ببافد
و کاش میشد بفهمی
چه دردناک است
نبردِ پر حقارتِ قلبی اسیر با میلِ بی وقفه ی این تنِ خسته به پرواز.
نيكى فيروزكوهي