جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

غزلم قهر نکن،من که غزل خوانِ تواَم

به انتظار عيادت كه دوست مي آيد خوشست بر تن رنجور, عشق بيماري

غزلم قهر نکن،من که غزل خوانِ تواَم
من که تا صبحدمان سخت نگهبانِ تواَم

تو بیا لحظه ی بی رنگ مرا رنگین کن
تا سحر رقص کنان لاله ی خندانِ تواَم

تا که دریا به خروش و دل تن ها به سکوت
منم آن آب روان، قطره ی بارانِ تواَم

چون به فردا غزل از خاطره ی خون دارم
چشمه ی آتشم و اشکِ فراوانِ تواَم

دلم از غصّه گرفته ست ترا دارم و بس
سر پناهِ منی و دست به دامانِ تواَم

غزلم حوصله ی قصّه ندارم دیگر
آب از سر برود صخره ی پنهانِ تواَم

 

(اشرف السادات کمانی)