هی نکن گریه ، نکش آه ! دلم می شکند
هی نکن گریه ، نکش آه ! دلم می شکند
من به آسانی ِ یک کاه ، دلم می شکند
ای پرستو ، به زمین گیری ِ این کوه نخند !
با همین خنده ی کوتاه ، دلم می شکند
من به خود می نگرم : خسته و تنها و غریب
با تو ، صد همدم و همراه ، … دلم می شکند
باز دیدار تو از دور ، … از این قربانگاه
ناگهان خاطره … ناگاه ، دلم می شکند
بی تو یک عمر ؟ … به قرآن خدا سنگین است
زیر این حادثه ، والله ! دلم می شکند
فصل پرواز تو نزدیک تر از نزدیک است
ماه من ! آخر ِ این ماه ، … دلم می شکند