حکایت دریاست زندگی_ اموزنده
آرام باش عزیز من،
آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک،
ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم،
چشمهای مان را میبندیم،
همه جا تاریکی ست.
آرام باش عزیز من،
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلألوء آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری،
طالع می شود.
آرام باش عزیز من،
آرام باش…!
شمس لنگرودی