در اين دخمه هاي بي نور و دريچه چگونه به صبح بايد گفت سلام؟ به لحظه هاي خوب خوشبختى به رهايي به چشم هايي كه ميخندند چگونه بايد گفت سلام؟
نيكى فيروزكوهي
و خاطرات … نه مجال گریز می دهند نه رخصت خلوتی خاطرات روح تو را می درند در رخوت سرد روزهایت چنان بارانی ات می کنند که برگ ریزان سهم تو می شود خاطرات از تو و لحظه هایت عبور می کنند می دوی و می دوند و نمی دانی کدامیک زنده تر است نیکی فیروزکوهی