تو آن نيستى که بيادت بياورم
تو آن هميشه اى که بيادم ميمانى
آدمها همیشه نیاز به نصیحت ندارند گاهی تنها چیزی که واقعا به آن محتاجند دستی است که بگیرد گوشی است که بشنود و قلبی است که آنها را درک کند …
صدایم کن اعجاز من همین است نیلوفر را به مرداب میبخشم باران را به چشمهای مردِ خسته شب را به گیسوانِ سیاهِ سیاهِ خودم و تنم را به نوازشِ دستهایِ همیشه مهربانِ تو صدایم کن تا چند لحظه ی دیگر آفتاب میزند و من هنوز در آغوش تو نخفته ام
نیکی فیروزکوهی
ساقیا دانی که مخموریم، در ده جام را
ساعتی آرام ده این عمر بی آرام را