مادربزرگـــــم همیشه میگفت …
مادربزرگـــــم همیشه میگفت :
قلبت که بی نظم زد ،
بدون که عاشقی …
اشکت که بی اختیار سرازیر شد ،
بدون که دلتنگی …
شبت که بی خواب گذشت ،
بدون که نگرانی …
روزت که بی شوق آغاز شد ،
بدون که ناامیدی …
سینت که بی جا آه کشید ،
بدون که پُرحسرتی …
دلت که بی دلیل گرفت ،
بدون که تنهائــــــی …
امروز تو نیستی مادربزرگ ،
امّا …
اما من به همهٔ اون حرفات رسیدم !
ایکاش قبل ِ رفتنت ، چارهٔ این وقتایی که
برام پیش بینی کردی رو هم میگفتــــــی … !
گاهی دلش سادگی می خواهد…
برای یک زن
هیچ چیز برتر و زیباتر از این نیست
که کسی عمق نگاهش را بخواند
که اگر روزی بی حوصله شد
بازخواستش نکنند !
همیشه که نباید
با موهایی اتو کشیده و صورتی گلگون حاضر شود
گاهی دلش سادگی می خواهد
دلش می خواهد
ساده ترین لباسش را بپوشد
به خیابان بزند
هوایی تازه کند
برای یک زن
هیچ چیز برتر و زیباتر از این نیست
که کسی حال روزهایش را بفهمد …
حاتمه ابراهیم زاده