به هنگام جزر بر شن ها سطری نوشتم و همه روح و عقلم را بدان سپردم … هنگام مد بازگشتم تا بخوانم و بجویم لیک در ساحل چیزی نیافتم، جز نادانی خویش!
جبران خلیل جبران
من گمان میکردم دوستی همچون سروی سرسبز چارفصلش همـه آراسـتگیست من چـه میدانستــــم دل هر کس دل نیست …
حمید مصدق