جان باختن آسان است اندر نظرت لیکن این لاشه نمی بینم شایسته ی قربانت سعدی
چه کاری از من برمیآید ؟ وقتی عشق تمام خودش را میریزد توی چشمهای تو و نگاهم میکند
مریم ملک دار
گفته بودی که:چرا محو تماشای منی؟ آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی!» مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی ..
فریدون مشیری
برگ درختان مَست عطر تو اند که می ریزند وگــــرنـه عُریانی این همه درخت به رُسواییش نمــــــــــی ارزد..
خوب من مرسی که هستی در جهان
تاابد من از خدای تو تشکر میکنم
رضیه یوسف زاده