جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست…

فاضل نظری

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه !بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست

 فاضل نظری

ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﺮﮐﺲ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﻦ….

ﻋﺸﻖ ﺭﺍ... ﺑﺎ ﻫﺮﮐﺲ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﻦ

ﻋﺸﻖ ﺭﺍ…
ﺑﺎ ﻫﺮﮐﺲ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﻦ
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ، ﺻﺒﺮ ﮐﻦ !
ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﺎﻝ
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ !
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ…
ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﺭﻧﺞ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ
ﺗﻮﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﺑﺪﻧﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ…..
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﻥ
ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺘﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ…
ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻭﺑﺪﺍﻧﺪ…
ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﯼ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﺒﻼ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽﻭ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﮐﯿﺴﺖ…
ﻭ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺳﻮﯾﯽ ﺁﻣﺪﻩ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﺶ ﺑﻮﺩﯼ…
ﻭ ﺟﺎﯾﺶ، ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ی ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩﻩ …
همیشه….

چو تخته پاره بر موج رها رها من

سیمین بهبهانی

نبسته ام به کس دل، نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها من
ز من هر آنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک، ازو جدا جدا من
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من
ستاره ها نهفته در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد!
که گویدم به پاسخ؟ که زنده ام چرا من!

سیمین بهبهانی 

ساده باشیم و عاشق…

متن عاشقانه

کنارِ من باش
حتی اگر بهار نیاید
حتی اگر پرنده‌ای نخواند
حتی اگر زمستان طولانی
اگر سرما نفس گیر
حتی اگر روزگارمان پر از شب
پر از تاریکی‌
باز یکی‌ با نفس هایش
عشق را صدا می‌‌زند
دنیا پر از عطرِ بابونه است محبوبِ من !
بیا بودن را اراده کنیم
بیا از سرِ انگشتانِ این احساس آویزان شویم
لبریز و مست
تاب بخوریم
دنیا پر از عطرِ بابونه است محبوبِ من !
بیا شگفتی دوست داشتن را
به سینه هامان بسپاریم
بیا ساده باشیم
ساده باشیم و عاشق

نیکی‌ فیروزکوهی

مثل نمازهای قضایی شدم…

متن عاشقانه

میخواستم ببوسمت ، ايمان نمی گذاشت
ترس از فرشته های نگهبان نمی گذاشت
می خواستم بغل کنمت تنگ و تنگ تر
اما لهیب شعلهء سوزان نمی گذاشت
باید خدا که عاقل ُ خوبست اینقَدَر
اعجاز توی کاسه ی چشمان نمی گذاشت
یا سیب گونه های تورا کال میکشید
یا در دهانم اینهمه دندان نمی گذاشت
مثل نمازهای قضایی شدم که تو
میخواستی بخوانی و … شیطان نمی گذاشت