جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

رک بگویم… از همه رنجیده ام…

رک بگویم… از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام

رک بگویم… از همه رنجیده ام! از غریب و
آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند من به هر ساز
ی که شد رقصیده ام
در زمستانِِ سکوتم بارها… با نگاه
سردتان لرزیده ام
رد پای مهربانی نیست…نیست من تمام کوچه
را گردیده ام
سالها از بس که خوش بین بوده ام… هر
کلاغی را کبوتر دیده ام
وزن احساس شما را بارها… با ترازوی خودم
سنجیده ام
بی خیال سردی آغوشها… من به آغوش خودم
چسبیده ام
من شما را بارها و بارها… لا به لای هر
دعا بخشیده ام
مقصد من نا کجای قصه هاست از تمام جاده
ها پرسیده ام
میروم باواژه ها سر میکنم دامن از خاک
شما بر چیده ام
من تمام گریه هایم را شبی… لا به لای
واژه ها خندیده ام

پس مواظب رابطه ها باشید

پس مواظب رابطه ها باشید

چایی که سرد میشه،
روش آب جوش میریزن گرم میشه…
درسته، گرم میشه…
اما کمرنگ میشه….
رابطه های ما با دیگران هم،
همینه…
میشه دوباره زندش کرد،
اما مثل اول ،
نه نمیشه …نه رنگش و نه طعمش….
پس مواظب رابطه ها باشید،
که لازم نشه آب داغ روش بریزین….

همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می سازد

همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می سازد

همین عقلی که با سنگ حقیقت خانه می سازد
زمانی از حقیقتهای ما افسانه می سازد

سر مغرور من! با میل دل باید کنار آمد
که عاقل آن کسی باشد که با دیوانه می سازد

مرنج از بیش و کم، چشم از شراب این و آن بردار
که این ساقی به قدر “تشنگی” پیمانه می سازد

مپرس از من چرا در پیله مهر تو محبوسم
که عشق از پیله های مرده هم پروانه می سازد

به من گفت: ای بیایان گرد غربت! کیستی؟ گفتم:
پرستویی که هر جا می نشیند، لانه می سازد

مگو شرط دوام دوستی، دوری ست، باور کن
همین یک اشتباه از آشنا بیگانه می سازد.

خدا مرا از بهشت راند_احمد شاملو

احمد شاملو

خــدا مـرا از بــهـشـت رانــد
از زمــیـن تـــرســــانـد
شــمـا مــرا از زمــیـن رانــدیــد
از خـــدا تــرســانـدیـد
مــن ایـنـک در کـنـار شــیـطان آرام گـــرفـتـه ام
کــه نـه مـــرا از خــویـش مـــی رانـــد
و نـــه از هــیـچ مــی تــرســـانـــد …
احمــــــــــد شــــــاملـو 

در زیر و بم زندگى آزرده نباشی

" در زیر و بم زندگى آزرده نباشی "

من ” ارگ بمم” خشت به خشتم متلاشى !

تو “نقش جهان” هر وجبت ترمه و کاشى!

درهرنفس اینست دعایم همه جانا :

” در زیر و بم زندگى آزرده نباشی “

حامد عسگری