دنیا پر از عطرِ بابونه است محبوبِ من!
بیا بودن را اراده کنیم بیا از سرِ انگشتانِ این احساس آویزان شویم لبریز و مست تاب بخوریم دنیا پر از عطرِ بابونه است محبوبِ من!
نیکی فیروزکوهی
عبورم ده حضوری با صداقت آغوشی بی هراس دستهایی مهربان نشانم بده بگذار در زیستنهای رخوتناک ما عشق دوباره فوران کند
نیکی فیروزکوهی
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در غم بسیار افتاد بسیار فتاده بود اندر غم عشق اما نه چنین زار که این بار افتاد
مولانا
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی کی بود ؟ کجا رفت ؟ چرا بود و چرا نیست ؟
شهریار
آدمها وقتی می آيند موسيقی شان را هم با خودشان می آورند … ولی وقتی می روند با خود نمی برند ! آدمها می آيند و می روند ، ولی در دلتنگی هايمان …شعرهايمان … می مانند !
هرتا مولر