جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

گاهی میانِ خلوتِ جمع…

عاشقانه

گاهی میانِ خلوتِ جمع
یا در انزوای خویش
موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می کنم
وز شوقِ این محال که دستم به دستِ توست،
من جای راه رفتن پرواز می کنم …

فریدون مشیری

بنشین مرو حکایت وقت دگر مگو

متن زیبا

بنشین مرو حکایت وقت دگر مگو
شاید نماند فرصت دیدار دیگری !
جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز
بنشین مرو ، مرو ، که نه هنگام رفتن است !

 فریدون مشیری

تنها غمگین نشسته با ماه

فریدون مشیری

تنها
غمگین
نشسته با ماه
در خلوت ساکت شبانگاه
اشکی به رخم دوید ناگاه
روی تو شکفت در سرشکم
دیدم که هنوز عاشقم آه

 فریدون مشیری

موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می‌کنم_فریدون مشیری

فریدون مشیری

گاهی میانِ خلوتِ جمع، یا در انزوای خویش
موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می‌کنم
وز شوقِ این محال که دستم به دستِ توست
من جای راه رفتن
پرواز می‌کنم…

فریدون مشیری

من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد

فریدون مشیری

من نمی دانم و همین درد مرا سخت می آزارد
که چرا انسان ، این دانا ، این پیغمبر
در تکاپوهایش چیزی از معجزه آن سوتر
ره نبرده ست به اعجاز محبت ، چه دلیلی دارد ؟
چه دلیلی دارد که هنوز
مهربانی را نشناخته است ؟
و نمی داند در یک لبخند
چه شگفتی هایی پنهان است
من برآنم که درین دنیا
خوب بودن به خدا سهل ترین کارست
و نمی دانم که چرا انسان تا این حد با خوبی بیگانه است
و همین درد مرا سخت می آزارد

 فریدون مشیری