جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

اگر خدا مرا جور دیگری می خواست…

یوهان ولفگانگ فون گوته

اگر خدا مرا جور دیگری می خواست، جور دیگری خلق می کرد.
انجام کارهایی که دوست داریم زندگی را متبرک نمی کند،

بلکه دوست داشتن کارهایی که باید انجام دهیم آن را متبرک می کند.
رفتار یک انسان، آینه ای است که او چهرۀ خود را در آن نشان می دهد.

یوهان ولفگانگ فون گوته

روزهای رفته به چوب کبریت های سوخته می مانند…

روزهای رفته به چوب کبریت های سوخته می مانند

روزهای رفته
به چوب کبریت های
سوخته می مانند
جمع آوری شده
در قوطی خویش
هر کاری می خواهی بکن
آن ها دوباره روشن نمی شود
و روزی سیاهی آن ها
دستت را آلوده می کند
روزهای چوبی ات را
باید از همان آغاز
بیهوده نمی سوزاندی

ميتوانستي دير تر برسي يا زود تر رد بشوي

متن زیبا

مي توانستي تصادفي باشي بعد از عبور من
يا قاصدكي ، مسير دست هاي كودكانه ات را عوض كند
ميتوانستي دير تر برسي يا زود تر رد بشوي
اما وقتي بدون توصيه ي خدا يا وساطت منت دار ِ تقدير
در ميان هفتاد سال راكد من، در درست ترين ثانيه رسيده اي
چگونه ميتوانم در جواب بچه اي ٥ ساله كه مادرش را
ميان دست فرشته ها و پرستار ها در كشمكش ميبيند
بگويم معجزه وجود ندارد؟؟ چگونه….

ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺗﻮﺳﺖ

ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺗﻮﺳﺖ

ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ، ﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﺩﻗﯿﻖ،
ﮐﺴﯽ ﻗَﺪﺭَﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭﺕ ﺳﺎﯾﻪ ﺑﺎﻧﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺳﺎﯾﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺴﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
ﺑﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ ﻫﺴﺖِ ﺁﻥ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﺗﻮﺳﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﻭﯼ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺗﺎﺑﻨﺪ
ﻭﻟﯽ ﻣﺎﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﮏ ﺷﺐ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﻣﻠﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻧﺎﻗﺺ
ﻫﻤﻪ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺳﺮﺍﯾﻨﺪ، ﻋﺰﯾﺰ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺎﻩ ﻫﻢ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﺩ
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ ! ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ
ﻣﻌﺪﻥ ﻧﻮﺭ، ﻣﺨﺰﻥ ﺑﺨﺸﺶ
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ،
ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺗﻮﺳﺖ
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ
ﺗﮏ ﻭ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ

هنگامیکه نمیدانی چه بگویی…چه پاسخ دهی و یا چطور بگویی…فقط سکوت کن

هنگامیکه نمیدانی چه بگویی...چه پاسخ دهی و یا چطور بگویی...فقط سکوت کن

 سکوت کن …
هنگامیکه نمیدانی چه بگویی…چه پاسخ دهی و یا چطور بگویی…فقط سکوت کن
گاهی نگفتن شیرینتر از گفتن سخنان آشفته است ک در لحظه تو را سبک میکند..
در آن لحظه سکوت کن..
یک وقتهایی سعی کن چشمانت را ببندی بر حرفای نیش دار..سکوت کنی و ب زبانت اجازه دهی سکوت تمرین کند.‌
آن روزها ک نفهمیدی چه شد و از کجا بر سرت آوار مصیبت آمد..کسی را مقصر نکن..سکوت کن تا دلیل اصلی را در آرامش بیابی
دقیقه هایی ک حس انفجار در سلولهایت تو را از درون میخورد..سکوت را تجربه کن..ک ذهنت با آرامش با قلبت مشورت کند و تصمیم درست بگیرد..
آری ….
همیشه فریاد کلید کار نیست
یک وقتهایی …
سکوت پاسخ تمام دردها است…
هرچند گاهی سکوتمان از رضایت نیست..