جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

گل زخم های خاطره ای را ز قلب کند …

گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند

هرگز نمی توان
گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند
که در این سیاه قرن
بی قلب زیستن
آسان تر است ز بی زخم زیستن
قرنی که قلب هر انسان
چندیدن هزار بار
کوچکتر است
از زخم های مزمن و رنجی که می کشد
نصرت رحمانی

دلم يک اتفاق تازه مى خواهد….

مادر روسري ات را بردار تا ببينم بر شب موهايت چند زمستان برف نشسته ؛ تا من به بهار برسم ...

دلم يک اتفاق تازه مى خواهد
نه مثل عشق و دل دادن
نه در دام غم افتادن
دگر اين ها گذشت از ما..
شبيه شوق يک کودک
که کفش نو به پا دارد
و گويى کل دنيا را
در آن لحظه به زير کفشها دارد،
دلم يک شور بى اندازه مى خواهد
فقط گاهى…
دلم يک اتفاق تازه میخواهد…

رهروان خسته را احساس خواهم داد …

لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد سوی خورشیدی دگر پرواز خواهم کرد ...

رهروان خسته را احساس خواهم داد
ماه های دیگری در آسمان کهنه خواهم کاشت
نورهای تازه ای در چشم های مات خواهم ریخت
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد
سِهره ها را از قفس پرواز خواهم داد
چشم ها را باز خواهم کرد …
خواب ها را در حقیقت روح خواهم داد
دیده ها را از پس ِ ظلمت به سوی ماه خواهم خواند
نغمه ها را در زبان چشم خواهم کاشت .
گوش ها را باز خواهم کرد …
آفتاب دیگری در آسمان ِ لحظه خواهم کاشت
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد
سوی خورشیدی دگر پرواز خواهم کرد …

خسرو گلسرخی