جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی

متن زیبا

سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی,
با تیغ مدارا کنی و سنگ نباشی.
سخت است دلت را بتراشند و بخندی,
هی با تو بجنگند و تو در جنگ نباشی.
از درد دل شاعر عاشق بنویسی,
با مردم صد رنگ هماهنگ نباشی.
مانند قلم تکیه به یک پا کنی اما,
هنگام رسیدن به خودت لنگ نباشی.
سخت است بدانی و لب از لب نگشایی,
سخت است خودت باشی و بی رنگ نباشی

مجالی باشد زیرِ سایبانِ سنگینِ روزگار

مجالی باشد زیرِ سایبانِ سنگینِ روزگار

مجالی باشد
زیرِ سایبانِ سنگینِ روزگار
پیراهنم را هزار پاره کنم
بی‌تابانه
بر زخم‌های این تن‌ِ غریب
بر درکِ خاموش ذهن از فاصله
بر تصورِ محزونِ لحظه از خداحافظی
بر دیوانه‌ای که دست هایش بوی ویرانگی می‌‌دهند
و بر خودم
و بر روحِ خسته ی خودم
ببارم
و ببارم
و ببارم

هرگز با زنی که نومید گریه می کند نجنگ

هرگز با زنی که نومید گریه می کند نجنگ

هرگز با زنی که نومید
گریه می کند
نجنگ

صورتش را نمی بینی؟
تمام باروت های او خیس خوردند

از این نبرد نابرابر دست بکش
نگذار ویرانه شود

مرد باش
و برگرد به مرزهای گذشته ات
آن جا که “دوستت دارمی” شلیک نکرده ای
که او بیفتد
آن جا که هنوز دست نیافتنی ست…
بگذار برود پشت پنجره خانه شان

دوباره برایت ناز کند
“نه” برای زن ها جمله ای شکوهمند است

بگذار کمی از قفسی که تو برایش ساخته ای
دور شود
اوج بگیرد

زن ها برای زندگی باعشق
دنبال “دوام “اند
نه “دام “…!!

رسول ادههمی

خزان کوچه باغ تو به سر رسیده جان من

خزان کوچه باغ تو به سر رسیده جان من

خزان کوچه باغ تو
به سر رسیده جان من

که لب نهاده ای ومن
به این بهانه دربغل

شبانه بوسه میزنم
به عاشقانه های تو

شبت کشیده شد به من
سلسله موی تو غزل..

خواب تو _ عکس نوشته

خواب تو