زمستان بودُ
برف بودُ
سرما بود
زمستانی که جز خاطراتِ محوِ تو
دلم گرمِ هیچ ردِّ پایی … نبود .
زمستان بودُ
برف بودُ
سرما بود
زمستانی که جز خاطراتِ محوِ تو
دلم گرمِ هیچ ردِّ پایی … نبود .
دوستت دارم بی آنکه بدانم چطور، کجا، یا چه وقت؟
چه آسان دوستت دارم
بی هیچ غرور یا دشواری
“تو “را اینگونه دوست دارم
چون طریقی دیگر برایش نمی دانم
آن چنان به هم نزدیکیم که دست های تو بر گردنم
گوئی دست های من است
و آن طور در هم تنیده ایم که
وقتی چشمانت را می بندی
من به خواب می روم
پابلو نرودا
مهر است
اكنون
تا روزهاي كودكي ام
دستم را بگير
و به دبستانم ببر !
هوشنگ خزاعي
می گویند دنیا متعلق به کسانی ست که زود از خواب بیدار می شوند، دروغ است؛
دنیا متعلق به کسانی ست که از بیدار شدنشان خشنودند…
مونیکا ویتی
زندگی چهار مفهوم دارد : عشق ، رنج ، مبارزه و پيروزی
آنكه عشق می ورزد رنج می كشد
آنكه رنج می كشد مبارزه می كند
و آنكه مبارزه می كند پيروز می شود
بی نهايت عشق بورز، رنج بيهوده مكش ، خيلي مبارزه كن و هميشه پيروز باش …
اوریانا فالاچی