جارچیکو | فروشگاه محصولات دست ساز و خانگی

راکی: این یارو میبینی که تو آینه بت زل زده؟

راکی: این یارو میبینی که تو آینه بت زل زده؟

راکی: این یارو میبینی که تو آینه بت زل زده؟
دان: آره
راکی: قویترین رقیبته که باش روبرو میشی. چه تو مبارزه، چه زندگی

خاطره‌های اتفاقی و تصادفی نداریم…

خاطره‌های اتفاقی و تصادفی نداریم

خاطره‌های اتفاقی و تصادفی نداریم، از میان بی‌شمار یادها که بر ذهن اثر می‌گذارند،
فرد ناخودآگاه آنهایی را برمی‌گزیند که احساس می‌کند اکنون به کارش می‌آیند.‌
آلفرد آدلر

به محض اینکه رازی میانِ دو عاشق به وجود آید…

بنژامن کنستان

به محض اینکه رازی میانِ دو عاشق به وجود آید، به محض اینکه یکی فکرش را از دیگری پنهان کند،
جذابیت عشق از میان می‌رود و سعادت ویران می‌شود.
خشم، بی‌انصافی، حتی شیطنت، قابلِ گذشتند؛
اما پنهان‌کاری عنصری بیگانه وارد عشق می‌کند که ماهیت آن را تغییر می‌دهد و پلاسیده‌اش می‌کند.
بنژامن کنستان

اگر ماه را به‌دست می‌آوردم…

اگر ماه را به‌دست می‌آوردم

اگر ماه را به‌دست می‌آوردم، اگر عشق کفایت می‌کرد، همه چیز عوض می‌شد.
اما کجا می‌توانم این تشنگی را سیراب کنم؟
کدام دلی است، کدام خدایی است که برای من عمق یک دریاچه را داشته باشد؟
در این دنیا یا در آن دنیا هیچ نیست که در حد من باشد.
با این همه، می‌دانم و تو هم می‌دانی فقط کافی بود که ناممکن میسر شود.

آلبر کامو 

گر نباشد حیا و درک و شعور آدمی طعنه می‌زند

ادمی گاو میشود

گر نباشد حیا و درک و شعور
آدمی طعنه می‌زند به ستور
جانِ انسان که تربیت نشود
آدمی گاو می شود به مرور
حَیَوانی پلشت و نکبت بار
که فقط می توان از او شد دور
می چرد هرچه را که می بیند
وانگهی گند می زند در سور
تن، تنومند و طبع ایشان پست
چشم بینا و ذوق ایشان کور
گر که خدمت کند به قصد ریاست
ور عبادت کند ، به نیّتِ حور
گر دهان وا کند به دُر سُفتن
متنفر شویّ و او منفور
فی المثل گر رود به گورستان
دم به دم رم کنند اهل قبور
بارها دیده ام من ایشان را
از قضا آدمی ست بس مشهور