دلتنگی
میانِ وجودت زبانه میکشد
وقتی
تمام غروبهای جمعهای که به دلت آشناست،
تنها یک تشابهِ اسمیست با
نبودنهای کسی که دیگر نیست..
دلتنگی
میانِ وجودت زبانه میکشد
وقتی
تمام غروبهای جمعهای که به دلت آشناست،
تنها یک تشابهِ اسمیست با
نبودنهای کسی که دیگر نیست..
گاهی
از شدتِ دلتنگی می شود فهمید
که
جمعه است
تقویم ها چکاره اند؟
لیلا کردبچه
امروز جهان تعطیل است …
تو اما فکر میکنی این یه جمعه معمولی است …
و تمام مردم دنیا با تو هم عقیده اند ..
حق با شماست …
اتفاق مهمی نيافتاده اصلا
من برای تو دلتنگم …
فردا که جمعه بیاید
باز قرار است همه چیز
هجوم بیاورد
بر سرِ لحظه هایم
شاید هم معجزه ای شود
تا چشمانم رو به این همه شومی
باز می شود
تو نشسته باشی
تماشایم کنی
و بگویی
صبحِ جمعه ات بخیر
جانم
عادل دانتیسم
جمعهها را باید قاب گرفت!
درست مثل همان عکس های قدیمی و خاک گرفته ی روی دیوار.
انگار جمعه ها ماندگار ترین روزهای آفرینش اند…
تلخی ها و شیرینی هایش، قاب می شود و می چسبد به دیوار خانه ی دلت.
مثل لبخند های مادر بزرگ در آن عکس قدیمی.
یا مثل گریه های من در آغوش مادر ،
که با دیدنش در عکس های قدیمی، همیشه لبخند می زنم.
مرد و زن هم ندارد…
جمعه ها باید کسی را داشته باشی که تو را در آغوش بکشد!
جمعه ها را باید عاشقانه گذراند؛ تا غروبش دلگیرت نکند…